این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید


مقبولک
مقبولک
120,000 تومان قیمت اصلی: 120,000 تومان بود.96,000 تومانقیمت فعلی: 96,000 تومان.
| نویسنده | |
|---|---|
| ناشر | |
| موضوع | |
| قطع کتاب | |
| تعداد صفحه |
119 |
| سال انتشار |
1404 |
| جلد کتاب |
شومیز |
| زبان کتاب |
فارسی |
| نوبت چاپ |
اول |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
120,000 تومان قیمت اصلی: 120,000 تومان بود.96,000 تومانقیمت فعلی: 96,000 تومان.
فقط 2 عدد در انبار موجود است
مشاهده QR CODE

با خرید این محصول 10 سکه معادل 1,920 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 1,000,000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
سلیمه با اسم مستعار مهناز قهرمان داستان مقبولک است. سلیمه دختری افغانستانی است که به همراه خانوادهاش به صورت قاچاقی از افغانستان به ایران آمده است. آنها در روستایی نزدیک جمکران ساکن شدهاند و سلیمه که علاقهمند به داستاننویسی است، در کتابخانهای که خانم بهاری در آن روستا برپا کرده به عنوان عضوی از کتابخانه مشغول به فعالیت است. سلیمه تمام تلاش خود را میکند تا در مسابقه داستاننویسی رتبه بیاورد و بر مشکلاتش پیروز شود.
مخاطب نوجوان در این داستان با شرایط و مشکلات مهاجرین افغان در ایران آشنا میشود.
بخشی از کتاب مقبولک
خانم بهاری گفت اینجا دارد یک خانه میسازد و الآن بنّاها توی ساختمان هستند، اما هر وقت کارشان تمام شود، میتوانیم برویم خانهاش. من مطمئن بودم الکی میگوید؛ مثل وقتی که از مامان میپرسم کِی میرَویم دریا و میگوید انشاءالله امسال میرَویم. سالها گذشته؛ ولی هنوز ما را هیچ جا نبرده، حتی دریاچۀ کوچک بوستان جوان قم.
خیلی از ایرانیها اجازه نمیدهند ما برویم توی خانهشان. بهنظرشان ما بوی بدی میدهیم. بچههای مدرسه نمیگذارند کنارشان بنشینم. میگویند تو بوی افغانی میدهی؛ ما را «افغانیای» میکنی!
گاهی میرفتم جلوی ساختمان و تماشا میکردم. همۀ کارگرهای ساختمان از اهالی محله بودند. بابای بچهها هر کدامشان کاری بلد بودند؛ گچکاری، سیمانکاری، کاشیکاری و جوشکاری و… . زینب و چندتا از پسرها آنقدر اصرار کردند تا خانم اجازه داد گاهی بروند داخل ساختمان و کمک کنند. بچهها میچسبیدند به مصالح تا جابهجایشان کنند. با قلمموی کجوکوله و نامرتب، نردهها و دَروپنجرهها را رنگ میزدند. برای کارگرها چایی و صبحانه آماده میکردند. مثل بازی بود؛ برای همین هیچ کس غر نمیزد. بچهها سر انجامدادن کارها دعوا میکردند. هر کسی دوست داشت خودش بیشتر کمک کند.
| وزن | 100 گرم |
|---|---|
| نویسنده | |
| ناشر | |
| موضوع | |
| قطع کتاب | |
| تعداد صفحه |
119 |
| سال انتشار |
1404 |
| جلد کتاب |
شومیز |
| زبان کتاب |
فارسی |
| نوبت چاپ |
اول |
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
- 543569
بریده هایی از کتاب مقبولک
اگر کتاب "مقبولک " را مطالعه کرده اید، بریده هایی از متن آن را با دیگران به اشتراک بگذارید!
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
با ارسال بریده کتاب، سکه دریافت کنید!

دیدگاهها
پاکسازی فیلترهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.