همین ها، این ها، نمی بینی شان؟ تو نمیبینی؟ همه هستند، همه هستند. نمی بینی شان؟ کفن و قمقمه، نگاه کن! «تشنه ای، تو تشنه ای برادرم، بنوش آب! نگاه کن! چه رستخیز روشنی. کلاه خود و چکمه و یراق. یکی به آفتاب میدهد سلام، یکی به آب، یکی به آسمان نیاز میبرد، یکی به خاک، یکان یکان بروز می کنند، از پناه خاک، از شگفت های دره ای هلاک، از حوالی و حدود تپه های تاک، تپه ها و تنگه های کهنه و عمیق، پوده و عتیق، از درون خاک، از مغاک ها، مثل رویش و شکفتن عجیب سنگ ها و خارها. پوست پوست های خاک می شکفت و می شکفت از آن کسی- تنی تنی که با کفن، تنی که بی کفن، بیرقی به دست یا نشانه ای به نوک نیزه ای. تک پاره ای نشان رایتی پاره ژنده ای؛ ژنده ای سیاه، ژنده ای سپید، ژنده ای کبود، سبز، ارغوانی و بنفش و سرخ و هرچه رنگ؛ رنگ ها پریده رنگ… .
طریق بسمل شدن
Earn 13 Reward Points150,000 تومان قیمت اصلی 150,000 تومان بود.127,500 تومانقیمت فعلی 127,500 تومان است.
وزن | 140 گرم |
---|---|
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | هفتم |
سال انتشار | 1398 |
تعداد صفحه | 134 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9789643625276 |
7 عدد در انبار
3 دیدگاه برای طریق بسمل شدن
پاکسازی فیلترمحمود دولت آبادی؛ نویسنده، نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس در روز دهم مرداد ماه سال ۱۳۱۹ در روستای دولت آباد سبزوار به دنیا آمد.
او از ابتدا مشاغل مختلفی را تجربه کرد؛ کار روی زمین، چوپانی، پادویی کفاشی، صاف کردن میخهای کج و بعد به عنوان وردست پدر و برادر به عنوان دنده پیچ کارگاه تخت گیوهکشی، دوچرخه سازی، سلمانی و...
بعد از اتمام تحصیلات مقدماتی برای اشتغال به سبزوار رفت و پس از سفر به مشهد آغاز آشنایی وی با سینما و نمایش کلید خورد و سال ۱۳۳۸ به تهران رفت و در این دوران مشاغل دیگری نظیر حروفچین چاپخانه، سلمانی کشتارگاه، رکلاماتور برنامههای تیاتر، سوفلور کنترلچی سینما، ویزیتور روزنامه کیهان و… را تجربه کرد.
وی در دهۀ ۴۰ در کلاس های نمایش آناهیتا حضور یافت و بازیگر نمایش شد و نوشتن را نیز شروع کرد. در همان سال ها در نمایشنامه هایی از برتولت برشت، بهرام بیضایی و اکبر رادی نقشآفرینی کرد.
وی در سال ۱۳۴۹ با مهرآذر ماهر ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو پسر به نام های سیاوش و فرهاد و یک دختر به نام سارا هستند.
در دهه ۵۰ دولت آبادی زندانی شد و پس از آن به مدت ۱۵ سال مشغول نگارش مشهورترین اثر خود یعنی «کلیدر» بود.
دولت آبادی برگزیده جایزه ادبی یان میخالسکی سوئیس در سال ۲۰۱۳ و شوالیه ادب و هنر فرانسه توسط سفیر فرانسه در ایران در ۲۰۱۴ است و تاکنون آثار او به زبان های مختلف از جمله: انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، نروژی، سوئدی، چینی، کردی، عربی، هلندی، عربی و آلمانی ترجمه شده اند.
او بسیار وطن پرست و ملی گراست و دغدغۀ ملیت در همۀ ابعاد هیچ گاه از او دور نمانده است. نخستین مسئله ای که میتوان در این باب درآثار او بررسی کرد نثر او است که به شدت پارسی و فولکلور است. در نوشته های شخصی او نیز بسیار میتوان رد چنین تفکری را دید. او در تمامی سال های شهرتش و حتی در تمامی دورانی که امکان خروج از کشور را داشت، این کار را نکرده و همیشه پای ایران مانده است.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
علی –
جنگ رو با نگاهی متفاوت مشاهده میکنیم
علی –
در داستان دولتآبادی هم آب ـ تانکر آب به شکل نمادین ـ حکم بر زنده بودن طرفین دارد؛ طرفینی که درگیر و دار جنگ در دو طرف یک تپه سعی در برداشت آب از آن منبع دارند. زنده بودن هر دو طرف این ماجرا در گرو رسیدن به منبع آب و زنده ماندن است.
حامد –
داستان در مورد جنگ ایران و عراق هست یا شاید کلی تر بگیم جنگ ایران و اعراب . سه داستان موازی پیش می رن که البته مرتبطن ۲ سرباز همراه یک اسیر که گیر افتادن تشنگی امانشون را بریده و تنها امیدشون یک منبع آبه . یکی نویسنده ای عراقی که یکی از سرداران ارتش اونو خواسته تا داستانی از اسیران ایرانی بنویسه و چهره بد دشمن را فاش کنه و جنگ قدیمی ایران و اعراب در خراسان .