زنی به نام لورا برخلاف دیگر همکارانش در خیریه آخر خط که در نقش گوشی شنوا، تماس گیرنده های به ته خط رسیده ی خود را به زندگی بازمی گردانند، علاوه بر ترغیب آن ها به خودکشی، صحنه را نیز برایشان آماده می کند. این بار قرار است مردی مرگ را به شکلی متفاوت تجربه کند.
«شاید صدای تو آخرین صدایی باشد که این آدم توی زندگی ش می شنوه. یه کاری کن باورش بشه که بهش اهمیت می دی.»
چه کسی بهتر از همسری عاشق و مادری مهربان و همکاری همدل می تواند داوطلب مرکز خیریه و سنگ صبور آدم هایی بشود که به آخر خط رسیده اند؟ اما این گوش شنوا در اشتیاق چیز دیگری ست: او نه تنها برای منصرف کردن قربانیان خودکشی تلاشی نمی کند، بلکه آن ها را به خودکشی ترغیب می کند. این بار مردی می خواهد بمیرد، البته به شکلی متفاوت…