صادق هدایت در سهشنبه 28 بهمن ماه 1281در خانه پدری در تهران تولد یافت. پدرش هدایت قلیخان هدایت (اعتضادالملک) فرزند «جعفرقلیخان هدایت-نیرالملک» و مادرش عذری- زیور الملوک هدایت دختر حسینقلیخان مخبرالدوله دوم بود.
سه قطره خون نام مجموعه داستانی از صادق هدایت است که چاپ شد. این مجموعه شامل یازده داستان کوتاه است.
دیروز بود که اطاقم را جدا کردند، آیا همانطوری که ناظم وعده داد من حالا بکلی معالجه شدهام و هفته? دیگر آزاد خواهم شد؟ آیا نا خوش بودهام؟ یکسال است، در تمام این مدت هرچه التماس میکردم کاغذ و قلم میخواستم بمن نمیدادند. همیشه پیش خودم گمان میکردم هر ساعتی که قلم و کاغذ بدستم بیفتد چقدر چیزها که نخواهم نوشت… ولی دیروز بدون اینکه خواسته باشم کاغذ و قلم را برایم آوردند. چیزی که آنقدر آرزو میکردم، چیزی که انتظارش را داشتم… !اما چه فایده… از دیروز تا حالا هرچه فکر میکنم چیزی ندارم که بنویسم. مثل اینست که کسی دست مرا میگیرد یا بازویم بیحس میشود. حالا که دقت میکنم مابین خطهای درهم و برهمی که روی کاغذ کشیدهام تنها چیزی که خوانده میشود اینست: ((سه قطره خون.))
سه قطره خون
Earn 6 Reward Points68,000 تومان قیمت اصلی 68,000 تومان بود.57,800 تومانقیمت فعلی 57,800 تومان است.
وزن | 160 گرم |
---|---|
نویسنده | |
نوبت چاپ | 8 |
ناشر | |
موضوع | |
تعداد صفحه | 137 |
سال انتشار | 1399 |
جلد کتاب | شومیز |
قطع کتاب | |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9789643620349 |
1 عدد در انبار
1 دیدگاه برای سه قطره خون
پاکسازی فیلتربرای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
واقعیت چیزی نیست بجز آنچه را وی میبیند، یا به ما میگوید، این واقعیت بیشتر از آنکه اطلاعاتی در مورد جامعه و جهان را وی بدهد خود او و دنیای درون او رامشخص میکند. مکان داستان از چاردیواری اتاق راوی تجاوز نمیکند. زمان فاقد اهمیت تاریخی و تقویمی است، گفتگو و کنش بدل به تک گفتار میشود، کشمکش و تنش نیز تنها به صورت تنش درونی راوی منعکس میشود. داستان دارای طرح مشخصی نیست و نویسنده نه به ابعاد مختلف شخصیت فرد که به یک خصلت مشخص او، و به وسوسه دائمی ذهن او یعنی خودکشی میپردازد.
هدایت در داستان «زندهبه گور» بیش از هر داستان دیگری به دنیای فردی درون شخصیت توجه دارد. این داستان احتمالا تحت تأثیر نوع داستانهای «زیرزمینی» نوشته شده است که معروفترین آنها «یادداشتهای زیرزمینی» داستایوسکی است. در این داستان هدایت دنیای بیرون را برای تبیین دنیای درونی فرد به خدمت میگیرد.
پیشکسوتی هدایت را باید پیش از هر چیز در توجهش به درونیات و خصوصیتهای فردی شخصیتهایش دانست؛ گرایشی که بخصوص در مقایسه با جمالزاده بارز مینماید. حتی در داستانهای سطحی و بدی مانند «علویه خانم» یا «حاجی آقا»، ویژگیهایی که شخصیتها را از تیپ به فرد بدل میکنند، از نظر هدایت دور نماندهاند.
در هدایت بدترین و بهترین خصیصههای داستاننویسی فارسی را نیز میتوان یافت. در کمتر نویسنده معاصر دیگری آثار بسیار بد و بسیار خوب اینگونه آرام و بیاعتنا در کنار هم قرار گرفتهاند. با این همه کمتر منتقدی است که هدایت را پیشکسوت داستاننویسان معاصر ایران و پایهگذار داستاننویسی مدرن ندارند.
از این رو اغلب منتقدان بنا بر گرایشها و سلیقههای سیاسی، ادبی و فردی خود نه فقط نظریات متفاوت که متضادی، درباره هدایت ارائه دادهاند که در اغلب این نظریات هم نشانی از واقعیت دیده میشود. تنها زمانی میتوان به حل این معما نزدیک شد که این دو نوع کشش را دو روی یک سکه ببینیم و بدبینی فوقالعاده هدایت را نسبت به اجتماع و دنیا در کنار انزواطلبی و درونگرایی او بررسی کنیم.
در آثار صادق هدایت نیز مانند زندگیش میتوان نشانههایی از یک معما یا تناقض را دید. در این آثار هم کشش به انتقاد اجتماعی، طنز و واقعگرایی در سبک وجود دارد، و هم تمایل به انزواطلبی و بکارگیری شیوه ذهنی داستاننویسی. داستانهای هدایت از نظر ترتیب زمانی سیر تکاملی خاصی را طی نمیکنند، و این دو گرایش به ظاهر متضاد را میتوان در آثار او از زمان چاپ اولین مجموعه داستانهای کوتاه هدایت، «زندهبه گور»، در سال ۱۳۰۶ تا چاپ آخرین داستانش، «توپ مرواری»، پس از مرگ او در سال ۱۳۳۴ دنبال کرد، گرچه اوج داستاننویسی هدایت «بوفکور» است که به سال ۱۳۱۵ منتشر شده است.
علی –
حقایق زندگی د رقالب داستانهای روان با متنی آسان که روح خواننده رو با خودش میبره اما همیشه پایانهای تلخ ازاین حقیقتها در گوشهی ذهن مابه جا میزاره درهرحال صادق هدایت بی نظیره