این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
نویسنده | |
---|---|
مترجم | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | شانزدهم |
سال انتشار | 1383 |
1-10 | 11-20 | 21-100 | 101+ |
81,600 تومان | 76,800 تومان | 72,000 تومان | 67,200 تومان |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
[dm-page]
96,000 تومان قیمت اصلی: 96,000 تومان بود.81,600 تومانقیمت فعلی: 81,600 تومان.
فقط 2 عدد در انبار موجود است
با خرید این محصول 8 سکه معادل 1,632 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
نباید سکسوالیته را داده ای طبیعی تصور کرد که قدرت تلاش می کند آن را مطیع و سرکوب کند، یا حوزه ای مبهم که دانش تلاش می کند به تدریج آن را کشف کند. سکسوالیته نامی است که می توان به سامان های تاریخی داد: نه واقعیتی پنهان که تسخیر آن دشوار باشد، بلکه شبکه? بزرگِ سطحی که در آن برانگیختن بدن ها، تشدید لذت ها، تحریک به گفتمان، شکل گیری شناخت ها، و تقویت کنترل ها و مقاومت ها به طور زنجیروار و مطابق با چند استراتژی دانش و قدرت به یکدیگر متصل می شوند.
میشل فوکو در پانزدهم اکتبر 1926 در پواتیه فرانسه زاده شد، در دانشگاه سوربن فلسفه خواند و لیسانس خود را در سال 1948 گرفت. وی برای مدت کوتاهی عضو حزب کمونیست فرانسه بود ولی در سال 1951 از آن حزب کنار کشید. فوکو در دهه ی 1950 به تحصیل در روانشناسی علاقه پیدا کرد و درجه ی لیسانسی در روانشناسی و سپس دیپلمی در رشته ی آسیب شناسی روانی گرفت. در همان سال ها وی پژوهش هایی در آسیب شناسی روانی انجام داد. پس از آن وی به سوئد، لهستان و آلمان رفت و در دانشکده های زبان فرانسه در آن کشورها به تدریس پرداخت و سرانجام در دانشگاه هامبورگ با نوشتن رساله ای در باب جنون به اخذ درجه ی دکتری نائل آمد و در سال 1964 استاد فلسفه ی دانشگاه کلرمون در فرانسه شد. پی از آن فوکو به عنوان استاد «تاریخ نظام های اندیشه» در کلژ دو فرانس تدریس می کرد. فوکو به سرعت در حوزه ی روشنفکری فرانسه شهرت یافت و دیری نگذشت که نفوذی جهانی پیدا کرد. وی چشم اندازهای یکسره نوینی در فلسفه، تاریخ و جامعه شناسی گشود. در تعبیرهای گوناگون، وی را «فرزند ناخلف ساختگرایی»، دیرینه شناسی فرهنگ غرب، پوچ نگار و ویرانگر علوم اجتماعی رایج خوانده اند. بسیاری از شارحان آثار فوکو برآنند که نمی توان اندیشه ی او را به آسانی در درون شاخه های علوم اجتماعی متداول طبقه بندی کرد. با این همه، بی شک اثر اندیشه ی او بر بسیاری از حوزه های علوم اجتماعی و فلسفه پایدار و ماندگار خواهد ماند. فوکو در 25 ژوئن 1984 درگذشت.
«تئاتر فلسفه»، «مراقبت و تنبیه»، «اراده به دانستن»، «ایران: روح یک جهان بی روح»، «تولد زیست سیاست»، «دیرینه شناسی دانش» و «خاستگاه هرمنوتیک خود» آثاری ست که نشر نی از میشل فوکو منتشر کرده است.
وزن | 210 گرم |
---|---|
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | شانزدهم |
سال انتشار | 1383 |
تعداد صفحه | 183 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9789643127176 |
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
پل میشل فوکو؛ فیلسوف، مورخ، نویسنده، فعال سیاسی و منتقد ادبی و از متفکران شاخص سده بیستم در 15 ماه اکتبر سال 1926 در ناحیۀ سنت موار، پواتیه فرانسه متولد شد. وی فرزند «آن مالاپار» و جراح متمول فرانسوی «پل فوکو» بود.
او در جوانی سال های متلاطمی داشت که بخشی از آن را در آسایشگاه روانی گذراند.
او صاحب کرسی «تاریخ نظام های فکری» در کالج دو فرانس بود و در دانشگاه ایالتی نیویورک در بوفالو و دانشگاه کالیفرنیا برکلی تدریس کرد.
یکی از جالب ترین نقاط زندگی فوکو این است که او در کوران مبارزات انقلابی مردم ایران در سال 1357 و به درخواست یک نشریۀ ایتالیایی یعنی روزنامۀ مشهور «کوریر دلا سرا» طی ۲ مسافرت در سال ۱۳۵۷ از ۲۵ شهریور تا ۲ مهر و ۱۷ تا ۲۴ آبان به تهران آمده است و در این سفرها، در تهران و قم و آبادان، با برخی از رهبران ملی و دینی و گروه های مختلفی که در انقلاب دست داشتند ملاقات کرده است. او در مدت اقامت خود در ایران، ۹ مقاله با این عناوین قابل توجه برای این روزنامه ارسال می کند؛ «ارتش، زمانی که زمین می لرزد»، «شاه صد سال دیر آمده است»، «تهران دین بر ضد شاه»، «ایرانی ها چه رؤیایی در سر دارند؟»، «شورش با دست خالی»، «آزمون مخالفان»، «شورش ایران روی نوار ضبط صوت پخش می شود» و «رهبر اسطوره ای شورش ایران».
این مقاله ها در ماه مهر سال ۱۳۶۵ در مجلۀ «لونوول ابزرواتور» و نشریۀ فرانسوی با عنوان «ایرانیان چه رؤیایی در سر دارند؟» منتشر شد.
فوکو تا دهۀ ۱۹۷۰ یعنی زمانی که آثارش کم کم به زبان انگلیسی ترجمه شدند، چندان در دنیای انگلیسی زبان شناخته شده نبود. با این حال هنگامی که در در 34 ژوئن سال ۱۹۸۴ درگذشت، تأثیر او به قدری عظیم و گسترده بود که روزنامه های سراسر جهان خبر فوت او را منتشر کردند.
1-10 | 11-20 | 21-100 | 101+ |
81,600 تومان | 76,800 تومان | 72,000 تومان | 67,200 تومان |
بریده هایی از این کتاب
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
[dm-page]
- خدیجه
اینچنین است ریاکاری جوامع بورژوایی ما در منطق متزلزل سرکوب. بااینحال، این سرکوب مجبور به دادن امتیازهایی هم شد. اگر بهراستی لازم بود که جایی به روابط نامشروع جنسی دادهشود، باید این روابط در جای دیگری شیطنت کنند: یعنی آن جایی که بتوان این روابط را اگرنه در چرخهٔ تولید، دستکم در چرخهٔ سود جا داد. روسپیخانه و بیمارستان روانی همین مکانهای تسامحاند: روسپی و مشتری و پاانداز، روانپزشک و بیمار هیستریکاش ــ بهقول استفان مارکوس، آن «ویکتوریاییهای دیگر» ــ بهنظر میرسد لذتِ ناگفته را مخفیانه در زمرهٔ چیزهای محاسبهشدنی قرار میدهند؛ کلمات و رفتارها که مخفیانه مجاز شدند، به قیمت مقطوع روز مبادله میشوند. فقط در این جا است که رابطهٔ آزاد جنسی از حقِ داشتن شکلهای واقعی، اما کاملا جزیرهای و گفتارهای مخفی، مهارشده و رمزگذاریشده برخوردار میشود. در همهٔ جاهای دیگر، پاکدینی مدرنْ حکم سهگانهٔ خود، یعنی حکم ممنوعیت، عدم وجود و سکوت را تحمیل
- خدیجه
آنچه برپایهٔ تولیدمثل تجویز نشدهبود یا در تولیدمثل تجلی نمییافت، دیگر نه کاشانهای داشت، نه قانونی و نه سخنی. هم مطرود بود، هم مردود بود و هم به سکوت واداشته میشد. نه تنها وجود نداشت، بلکه حق وجودداشتن هم نداشت، و به محض کوچکترین بروزی (چه به صورت عمل یا گفتار) نابود میشد. برای مثال، بهخوبی میدانیم که کودکان فاقد سکس (رابطهٔ جنسی) اند و این دلیلی است برای ممنوعیت آن برای آنها، قدغنبودن سخنگفتن دربارهٔ آن، بستن چشمها و گوشها هرآنجاییکه سکس حضور دارد و دلیلی است برای سکوتی عمومی و تعمدی. اینها میتوانند ویژگی سرکوب باشند که سرکوب را متمایز میکنند از ممنوعیتهای قانون صرف کیفری: سرکوب درست مثل حکم به ناپدیدشدن بود، و نیز مثل حکم به سکوت، تأیید عدم وجود، و درنتیجه، گواهی بر هرآنچه نباید دربارهاش نه سخن گفت، نه آن را دید، نه از آن آگاه بود.
- خدیجه
اما گویی غروبی سریع از پی این روز روشن آمد و سپس شبهای ملالآور بورژوازی ویکتوریایی. پس سکسوالیته بهدقت محبوس شد و به خانهها نقل مکان کرد. خانوادهٔ زناشویی سکسوالیته را تصاحب کرد و بهتمامی در کارکرد مهم تولیدمثل ادغام کرد. در مورد مسائل جنسی سکوت حاکم شد. زوج مشروع و تولیدمثلگر قانون وضع کرد. این زوج خود را بهمنزلهٔ الگو تحمیل کرد، هنجار را ارج نهاد، حقیقت را در اختیار گرفت، حق سخنگفتن را برای خود حفظ کرد و درعینحال اصل رازداری را به خود اختصاص داد. در فضای اجتماعی، همچون بطن هر خانه، اتاق والدین تنها مکان رابطهٔ جنسی پذیرفتهشده اما مفید و بارآور بود. مابقی باید رنگ میباخت؛ نزاکت رفتاری از بدنها پرهیز میکرد و نزاکت کلمات گفتارها را پالوده میکرد. اگر بر ناباروری پافشاری میشد و بیش از حد نمایان میشد، جایگاه امر نابهنجار را مییافت، و در نتیجه، نابهنجاری تلقی میشد و سزاوار مجازات بود.
- خدیجه
ویا از دیرباز به نظام ویکتوریایی تن دادهایم و حتا امروز نیز از آن تبعیت میکنیم. زاهدنمایی شاهانهای بر تارک سکسوالیتهٔ تودار، صامت و ریاکار ما خودنمایی میکند.
گویا در ابتدای سدهٔ هفدهم هنوز نوعی رکگویی متداول بودهاست. اَعمال جنسی چندان مخفی نمیشدند؛ کلمات بدون توداری افراطی و چیزها بدون پردهپوشی بیش از حد بهکار میرفتند؛ با امر نامشروع نوعی دمخوری سهلگیرانه وجود داشت. در مقایسه با قوانین سدهٔ نوزدهم، قوانین در مورد چیزهای موهن، جلف و رکیک کاملا گَل و گشاد بود. (در این دوران)، رفتارها صریح بود، گفتارها بیحجبوحیا، تخطیها آشکار، بدنها عریان میشد و به سادگی با هم میآمیخت، کودکانِ بیحیا بیملاحظه و بدون شرم در میان خندههای بزرگترها وول میخوردند: بدنها جلوهنمایی میکردند
دیدگاهها
پاکسازی فیلترهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.