بریده هایی از کتاب "سال بلوا"

خانم

گاهی احساس می‌کردم دنیا براساس عقل و منطق مردانه می‌گردد که مردها شوهر زن‌ها بشوند و صورتشان را چروکیده کنند، اگر توانستند بچه به دامنشان بیندازند و اگر نتوانستند اشکشان را در بیاورند. زن موجودی است معلول و بی‌اراده که همه جرئت و شهامتش را می‌کشند تا بتوانند برتریشان را به اثبات برسانند. مسابقه مهمی بود و مرد باید برنده می‌شد. امّا نمی‌دانم آیا خدا این‌جور تقدیر کرده بود، یا من بداقبال بودم؟ این چیزها را من هرگز نفهمیدم. زن‌های دیگری را هم می‌شناختم که یا نشمه می‌شدند، یا عنکبوت قالی، یا وامانده در پله‌های خانه پدری، و یا چه اهمیت دارد

خانم

مادر سرش را اصلا بلند نکرد، آهسته گفت: «صاحب اختیارید، امّا من توی این دنیا همین یک دختر را دارم.» مکثی کرد و ادامه داد: «و خوب، هنوز بچه است.» «واه! من به سن و سال او سه‌تا شکم زاییده بودم، چه حرفی؟» چه حرفی؟ هیچ آدمی آدم دیگری نیست. عمرباخته‌ها، عاشق عمر دیگران می‌شوند، همان‌جور که خودشان قربانی شده‌اند، دیگران را هم نابود می‌کنند، با حرف‌های قشنگ، وعده‌های فریبنده، سلیقه‌های یکنواخت، زبان‌بازی، زبان‌بازی و همه‌اش دروغ، ظاهر دروغ، خوشگلی‌های دروغ

خانم

چرا یادم به وسعت همه تاریخ است؟ و چرا آدم‌ها در یاد من زندگی می‌کنند و من در یاد هیچ کس نیستم

خانم

تو یک افسر قدکوتاه پیدا کن که سربازهای قدبلند انتخاب کند

خانم

آمد کنارم نشست، سرش را به دامنم گذاشت، پاهاش را دراز کرد و چشم‌هاش را بست: «کارم از تکیه گذشته. دلم می‌خواهد توی بغلت بمیرم

خانم

سرزمین ما کجاست؟» «هر جا که آدم خوش است، خوش است.

خانم

«تو از عشق چی می‌فهمی؟» «توی کتاب‌ها خوانده‌ام. افسانه است، امّا اگر باشد آن هم افسانه است.

خانم

«این‌ها مال ظلم است، آه مظلوم خورشید را می‌کشد

خانم

و آن شب فهمیدم که به همین سادگی آدم اسیر می‌شود و هیچ‌کاری هم نمی‌شود کرد. نباید هرگز به زنان و مردان عاشق خندید. همین‌جوری دو تا نگاه در هم گره می‌خورد و آدم دیگر نمی‌تواند در بدن خودش زندگی کند، می‌خواهد پر بکشد.

خانم

نمی‌دانند هر آدمی سنگی است که پدرش پرتاب کرده است.

پرداخت آنلاین امن

پرداخت با کارت‌های شتاب

ارسال سریع

ارسال در کوتاه‌ترین زمان

ضمانت بازگشت کالا

ضمانت تا حداکثر ۷ روز

پشتیبانی پاسخ‌گو

پشتیبانی و مشاوره فروش

ارسال هدیه

ارسال کالا به صورت کادویی

فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید..

  • تلفن: 02191010744
  • تهران: میدان انقلاب .خیابان انقلاب. نرسیده به فخررازی. پلاک 1260
  • ایمیل: info @ ketabestan.net
سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.