maryam.khoshnejat69

عشق کو؟ عِطرِ آن شاخه‌های نرگسِ مرطوب کو؟ __ پی عطرِ بی‌رنگِ پراکنده در فضا می‌گردی؟ __ پس می‌خواهی پی چه‌چیز بگردم؟ شیشهٔ خالی‌اش را که آنجا، بالای تاقچهٔ خاطره می‌بینم؛ گُلِ خشک‌شده‌اش را هم در گلدانِ خاطره؛ امّا مگر قرار ما این نبود که عشق را خاطره نکنیم؟ مگر بر این نکته تفاهم نکردیم که خاطره، ویران‌کردنِ حال است، و ویران‌کردنِ حال، ازمیان‌بردنِ تنها بخش کاملاً زنده و پُرخونِ زندگی: عشق