محسن

می دانی فکر هزارتو اول از کجا آمد؟ از بین النهرین باستان. روده های حیوانات را بیرون می کشیدند گمان می کنم گاهی هم مال آدم ها را و از شکل آن برای پیش بینی آینده استفاده می کردند. شکل پیچیده ی روده را ستایش می کردند. بنابراین الگوی نخستین هزارتو در یک کلمه، شکم است؛ یعنی قوانین هزارتو درون توست و با هزارتوی بیرون ارتباط دارد. آنچه بیرون از توست منعکس کننده ی چیزهای درون تو است و آنچه درون توست منعکس کننده ی چیزهای بیرونی است. بنابراین وقتی به هزارتوی بیرون از خودت قدم می گذاری همزمان به هزارتوی درون نیز قدم گذاشته ای.