محسن

اولین باری که میخا در مدرسه کتک خورد روز اول مدرسه بود. ماجرا در یک زنگ تفریح طولانی توی دست‌شویی اتفاق افتاد. البته کتک‌کاری چندان جدی نبود، بیشتر می‌خواستند حساب کار دست میخا بیاید. حتی موریگین و موتیوکین، خودشان را به زحمت نینداختند و فقط نوچه‌ها و زیردست‌ها را سراغش فرستادند. میخا بی‌گلایه سهمش را پذیرفت، کیفش را باز کرد و دستمال برداشت تا آب دماغش را پاک کند. در همان حین، بچه‌گربه‌ای از کیفش بیرون پرید. بچه‌ها گربه را گرفتند و دست‌به‌دست کردند، همان لحظه ایلیا که بلندقدترین شاگرد کلاس بود، وارد دست‌شویی شد و گربه را از روی سر بچه‌ها گرفت. صدای زنگ کلاس درس بود که این بازی را متوقف کرد.