خدیجه

کیوکو ساک غذای بیرون‌بر را به یوسوکه داد و بدون آنکه به صورت‌حساب نگاهی بیندازد، پول ساندویچ و قهوه و آب‌پرتقال، به‌علاوهٔ هزینهٔ آب‌پرتقال دوم را که کازو برای یوسوکه ریخته بود، روی پیشخوان گذاشت.
کازو در حالی که پول را برمی‌داشت، گفت: «آب‌پرتقال دوم رو مهمون کافه هستین.» مبلغ آب‌پرتقال دومی را از صورت‌حساب کم کرد و با صدای بلند شروع به فشاردادن کلیدهای صندوق کرد.
نه. پول این رو هم پرداخت می‌کنم.
بابت چیزی که سفارش ندادی، پولی پرداخت نمی‌کنی. من خودم لیوان دوم رو براش ریختم.
کیوکو نمی‌خواست بقیهٔ پول رو از روی پیشخوان بردارد. اما کازو همان موقع پول را به همراه رسید در سینی مخصوص گذاشت و به کیوکو داد.
اوه! باشه.