خدیجه

من نمی‌تونستم این کارا رو بکنم. این کارا امید می‌خواد. روحیه می‌خواد. این کارا مال کسیه که می‌خواد ادامه بده، نه یکی مثه من. توی چند روزی که اونجا بودم، میدون شلوغ و شلوغ‌تر شد. بیماری تازه داشت خودش رو نشان می‌داد و ضعیف‌ترا رو می‌کشت. بیماری کثیفی که به‌خاطر پول‌دارشدن یه عده، یقهٔ مایی رو گرفته بود که خیلی وقت بود داشتیم فراتر از ظرفیتمون تحمل می‌کردیم. از طرف دیگه، شهردار مصاحبه کرد و گفت که قبول داره مشکلاتی در واگذاری کفن‌ودفن قربانیا وجود داشته و بابتش هم عذرخواهی می‌کنه، اما استعفا نمی‌ده. نمی‌دونم شایدم مقصر نبود. هیچ‌وقت فرصت نکرد از خودش دفاع کنه.