خدیجه

پسرک هنوز دنیا را آن‌طوری که بود، نمی‌دید. باز در ذهنش نقش بست: مثل اون‌یکی! لبخندی ناخواسته روی صورتش شکل گرفت. همیشه همین طور بود. آدم‌هایی که در شرایط سخت قرار می‌گرفتند، مقاومت می‌کردند. غافل از اینکه همه روزی خواهند شکست. مسئله فقط زمان بود. حدش فرق داشت، بستگی به خود آدم‌ها. بعضی توان تحملشان بیشتر بود و بعضی کمتر. مهم بعد از شکستن بود.