خدیجه

ظرف سه ماه سربازی کلاً با علم و دانش غریبه شده بودم. از سر ترحم در امتحان‌های مقدماتی نمرهٔ قبولی برایم گذاشتند و مرا به امتحان‌های نهایی راه دادند. زلف‌های زمستانی‌ام که تا شانه می‌رسید به یاد استادها مانده بود. پروفسورها از سر دلسوزی به خاطر کلهٔ تراشیدهٔ تابستانیِ سربازِ ناکام، زیاد جولان ندادند و من وارد سال دوم دانشکده شدم.