دکتر گفت «تمدنْ ارتباطه. هر چی بیان نشه، وجود نداره. یه صفر گنده. فکر کن بخوای یه چیزی بخوری، همهٔ کاری که لازمه بکنی اینه که بگی گشنمه. بعد، من بهت بیسکویت میدم. بفرما، میل کن. (یک بیسکویت برداشتم) اگه حرف نزنی، از بیسکویت خبری نیست؛ (انگار دکتر از سرِ بدجنسی، بشقاب بیسکویت را قاپید و زیر میزش قایم کرد.) صفر میگیری؟ نمیخوای حرف بزنی. اما گشنته. پس میخوای بدون استفاده از کلمات این رو به مردم بگی. مثل پانتومیم. امتحانش کن.»
دست روی شکمم گذاشتم و چهرهٔ دردناکی به خودم گرفتم. روانپزشک خندید و گفت «بهنظر میآد دلدرد داری.»
خدیجه
17
آذر