این حرف معذبم کرد. راستاش را بگویم، من آنقدرها هم مشتاقِ فهمیدن دربارهٔ جمعآوریِ مالیات در دورانِ عثمانی نبودم ــ سرِ راهم از مدرسه به خانه این موضوع ناگهان افتاده بود توی سرم. اینطوری که از خودم پرسیدم عثمانیها چهطور مالیات جمع میکردند. یک همچه چیزی. از همان زمان هم که بچهسال بودم، مادرم بهم گفته بود اگر چیزی را نمیدانی، برو به کتابخانه و تهوتویش را دربیاور.
گفتم «خواهش میکنم به خودتون زحمت ندین. واقعاً اونقدرها هم مهم نیست. تَهش اینکه ماجرا یه بحث دانشگاهیه دیگه…» فقط میخواستم هر چه سریعتر از آن اتاقِ ترسناک بزنم بیرون.
خدیجه
17
آذر