حامد

هرگز به اندازه آن شب و با این شدت، احساس نکرده بودم که ابعاد پنهانی ندارم، به اندام خود و به افکار سبکی محدود شده‌ام که همچون حباب، از این اندام، بالا می‌روند. یادبودها را با زمان حال بنا کردم. به درون زمان حال رانده و وانهاده شده بودم. بیهوده می‌کوشیدم به گذشته بپیوندم. نمی‌توانستم از خودم بگریزم.