او جوایزی هم در عرصۀ داستان کسب کرده است از جمله؛
برگزیدۀ بهترین رمان سالهای ۷۹ و ۸۰ جشنواره قلم زرین، برندهٔ لوح تقدیر از نخستین مسابقه داستان نویسی صادق هدایت و برنده جایزۀ سوم مسابقۀ داستان کوتاه مجله ادبیات داستانی.
او علاوه بر نویسندگی داستان های بلند و کوتاه، دستی در ترجمه و پژوهش دارد و آثاری نیز در این زمینه از او منتشر شده است. او از دوران کودکی، فردی پرسشگر و کنجکاو بود و از همان دوران به کتاب های فلسفی و پرسش های عمیق علاقه نشان می داد.
اولین اثر او در قالب داستان کوتاه با نام «دو چشم خانۀ خیس» توسط مجله کیان در سال 1369 منتشر شد. این مجله متعلق به دهۀ شصت و هفتاد بود و به موضوعات فلسفی می پرداخت. نخستین کتاب خود را نیز با عنوان «عشق روی پیادهرو» که شامل ۱۲ داستان کوتاه بود در سال 1377 منتشر کرد. مستور دو سال بعد از انتشار اولین مجموعه داستان خود، رمان بلند و محبوب «روی ماه خداوند را ببوس» را منتشر کرد.
اغلب مخاطبان، مستور را در داستان نویسی با کتاب «روی ماه خداوند را ببوس» می شناسند. این اثر پرافتخارترین اثر اوست و می توان آن را نقطۀ عطفی در کارنامۀ او دانست. نویسنده در این کتاب به فلسفۀ وجود خدا و شک در آن می پردازد. از این حیث نمی توان آن را کتابی عامه پسند تلقی کرد. این کتاب توانست توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کند.