محسن

این سربازان فرانسوی همه روز را می‌خندیدند و آواز می‌خواندند. آنان همه از بیست و پنج سال کمتر داشتند و سرفرماندهشان که بیست و هفت سال داشت، سالمندترین مرد سپاه خود به شمار می‌رفت. این نشاط، این جوانی، این بی‌خیالی، پاسخی خوشمزه به خطابه‌های خشم‌آلود کشیشانی بود که از شش ماه باز از روی منبر مقدس خبر می‌دادند که فرانسویان دیوهایی هستند که ناچارند همه‌چیز را بسوزانند و همه را سر ببرند وگرنه خود محکوم به مرگ می‌شوند.