وقتی از این قانون استفاده میکنید، دارید احترام میگذارید. به خودتان احترام میگذارید. برای ایدههایتان مبارزه میکنید. و هر باری که از آن استفاده میکنید، یک قدم به آن کسی که واقعا میخواستید باشید، نزدیک میشوید. من آدمی بودم که فقط دربارهٔ ایدههایم فکر میکردم و حالا به آدمی تبدیل شدهام که آن ایدهها را با بقیه در میان میگذارد، بر اساس آنها عمل میکند و پیگیرشان است. اگر از این قانون مرتبا استفاده کنید و با عمل به غرایزتان احترام بگذارید، همین دگرگونی هم در شما اتفاق میافتد. مارلو متوجه شد که استفاده از این قانون برای دگرگونکردن خودش چقدر راحت است. او در روزهای بعد از یادگیری این قانون، از آن استفاده کرد تا دست از فکرکردن دربارهٔ ثبتنام در کلاسها بردارد و همین کار را بکند. این کار چیزی بود که او “خیلی وقت بود که میخواستم انجام بدهم، اما همیشه بهانه میآوردم”.
حامد
16
اردیبهشت