نخلها بهسمت خانههای پشتشان خم شده بودند. چراغها منفجر میشدند و موجِ بزرگی با ماهیهای پرنده در ساحلِ خاکیِ روبهرو سقوط میکرد. صدای دویدن عابس از سمت چپ شنیده میشد. سرم را چرخاندم. موج بزرگی در حال شکستنِ پل ساختگی بود. عابس در یک حرکت سریع، یک پایش را روی قسمتی از پل فشار داد، به هوا پرید و در موج بلند روبهرو فرو رفت. فریاد زد: «تمامش کن.»
خدیجه
15
دی