خدیجه

سلطان گفت: «می‌توانم کمک کنم.» او یکی از معدود رهبرانی بود که هر دو طرف به‌عنوان میانجی صادق قبولش داشتند و روابط نزدیکی با واشنگتن، کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس و تهران داشت. پیشنهاد میزبانی گفت‌وگوهای مستقیم و مخفیانه‌ای بین ایران و ایالات‌متحده را می‌داد تا مسئلهٔ هسته‌ای حل شود. تلاش‌های پیشین برای برقراری ارتباط با رژیم مذهبی ایران شکست خورده بود، اما سلطان فکر می‌کرد که فرصتی دارد تا روزنه‌ای ایجاد کند. مخفیانه بودن در این مسئله ضروری بود تا افراط‌گرایان هر دو طرف پیش از آغاز مذاکرات نتوانند آن را از مسیر خارج کنند. آیا من مایل به پیشبرد این ایده بودم؟