ابروهایش را بالا انداخت و خندید و همون طور که به سمت در مرودی سالن می رفت گفت: نه …نه … من یه مدیرم . شان من نیست ، اینا برای من نیست ، برای مردمه.
کریمی
22
آذر
ابروهایش را بالا انداخت و خندید و همون طور که به سمت در مرودی سالن می رفت گفت: نه …نه … من یه مدیرم . شان من نیست ، اینا برای من نیست ، برای مردمه.