آیا خانه شما خواب نمیبیند؟ و آیا خواب نمیبیند که شهر را به سوی بیشه یا تپهسار رها کرده است؟
کاش میتوانستم خانههای شما را در مشت گیرم،
و چون دهقانی آنها را در جنگل و مرغزار بپاشم.
کاش درهها خیابانهای شما بودند، و راهکورههای
سبزْ کوچههاتان، و شما در تاکستانها به دنبال هم میگشتید،
و با رایحه خاک در جامههاتان میآمدید.
اما این چیزها را هنوز قرارِ بودن نیست.
خدیجه
20
آذر