خدیجه

شاید از خود بپرسید اکسل چرا برای به یاد آوردن گذشته، به سراغ دیگر همولایتی‌هاش نمی‌رفت، ولی قضیه به این سادگی نیست. چون در آن جامعه، حرفِ گذشته کمتر پیش کشیده می‌شد. نمی‌خواهم بگویم که سخن گفتن از گذشته قدغن بود؛ می‌خواهم بگویم که گذشته، یک‌جورهایی، در بخاری فرو رفته بود ــ بخاری به غلظت همان مهِ معلق بر فراز مرداب‌ها. و اساساً به ذهن این روستاییان خطور نمی‌کرد که به یاد گذشته بیفتند، حتا به یاد گذشتهٔ نزدیک.