نخست اینکه باید بپذیریم که شواهد روزافزون نشان میدهند جستوجوهای مربوط به فعالیتهای مجرمانه در گوگل با خود فعالیتهای مجرمانه مربوطاند. کریستین ماکلام، فلورا اور، جیهیون بک و ایچیرو کاواچی نشان دادهاند که جستوجوهای مربوط به خودکشی در گوگل رابطهٔ معناداری با نرخ خودکشی در سطح ایالتی دارند؛ علاوه بر این من و ایوان سولتاس نشان دادهایم که جستوجوهای هفتگی اسلامهراسی مانند «من از مسلمانان متنفرم» یا «کشتن مسلمانها»، با جرائم علیه مسلمانان در همان هفته متناسب است. اگر افراد زیادی جستوجو کنند و بگویند قصد انجام کار خاصی را دارند، درنهایت، افراد بیشتری آن کار را خواهند کرد.
بریده هایی از کتاب "همه دروغ می گویند(رقعی/شومیز)"
حامد
نتفلیکس نیز در آغاز فعالیت خود همین نکته را فراگرفت: اینکه به گفتههای مردم توجه نکند و فقط ببیند آنها در عمل چه کاری میکنند. در ابتدا شرکت به کاربران اجازه میداد فهرستی از فیلمهایی بسازند که مایلاند در آینده ببینند، اما فعلاً فرصت آن را ندارند. بهاینترتیب، هرگاه که فرصت میشد نتفلیکس این فیلمها را به آنها یادآوری میکرد. اما نتفلیکس متوجه اطلاعات عجیبی شد. کاربران فهرست خود را پر از فیلم میکردند؛ اما چند روز بعد وقتی فیلمها به آنها یادآوری میشد روی آن کلیک نمیکردند. مشکل کجا بود؟ وقتی از کسی میپرسید مایل است در آینده چه فیلمهایی را ببیند، فیلمهای روشنفکرانه و مستندهای سیاه و سفید مربوط به جنگ جهانی دوم یا شاید فیلمهای خارجی و فوقالعاده جدی را انتخاب کند؛ اما چند روز بعد، این فرد ترجیح میدهد همان فیلمهای همیشگی را ببیند؛ کمدیهای آبکی یا فیلمهای عاشقانه. در واقع، مردم به خود دروغ میگویند.
حامد
یادتان باشد که هرگاه اوباما میگفت مردم باید بیشتر به مسلمانان احترام بگذارند، مخاطبان او فقط عصبانیتر میشدند. اما جستوجوهای گوگل به راهی اشاره میکنند که به واکنش خاص اوباما منجر شد. او گفت: «آمریکاییهای مسلمان دوست، همسایه، همکار و قهرمان ورزشی ما هستند؛ آنها مردان و زنانی در ارتش ما هستند که حاضرند در راه دفاع از کشور جان خود را فدا کنند.» پس از این جملهٔ خاص، برای نخستین بار کلمهای که پس از «مسلمان» در جستوجوها ظاهر شد نه تروریست، افراطی و پناهجو، بلکه قهرمان و سپس سرباز بود. در واقع بهمدت یک روز کامل، کلمهٔ قهرمان در صدر جستوجوها باقی ماند.
حامد
پس اجازه دهید صادقانه بگویم، من مطمئنم جستوجوی گوگل مهمترین منبع دادهای است که تاکنون دربارهٔ روان انسان جمعآوری شده است.
حامد
وقتی فقط به چیزهایی تکیه میکنیم که شخصاً شنیدهایم یا تجربه کردهایم، دربارهٔ جهان دچار اشتباه میشویم.
حامد
ما گاهی افکار سانسورنشدهٔ خود را در گوگل مینویسیم بدون اینکه امیدی به یافتن راهحل داشته باشیم. در این موارد، پنجرهٔ جستوجو بهعنوان یک اتاق اعتراف عمل میکند.
حامد
پیتر تیل، یکی از سرمایهگذاران اولیهٔ فیسبوک، کتابی با عنوان صفر تا یک نوشته و در آن توضیح داده است که کسبوکارها براساس رازهای ویژهای ساخته میشوند؛ رازی دربارهٔ طبیعت یا رازی دربارهٔ مردم. جف سیدر که در فصل سوم به او اشاره کردیم، به رازی پنهان پی برد که نشان میداد بطن چپ در قلب اسب میتواند عملکرد آن را پیشبینی کند. گوگل نیز این راز طبیعی را کشف کرد که لینکها چه اطلاعات قدرتمندی دارند. تیل میگوید که رازهای مردم، «چیزهاییاند که مردم دربارهٔ خود نمیدانند یا چیزهایی که پنهان میکنند و نمیخواهند دیگران بدانند.»
حامد
قدرت دادههای گوگل در این است که مردم چیزهایی را به این موتور جستوجوی غولآسا میگویند که شاید به هیچ فرد دیگری نگویند.
حامد
«زندگی انسان تنها یک بار اتفاق میافتد و دلیل اینکه نمیدانیم کدام تصمیمات ما خوب و کدام بدند این است که در هر نوبت فقط میتوانیم یک تصمیم بگیریم؛ زندگی دوم، سوم یا چهارمی در کار نیست تا بتوانیم تصمیمات گوناگون را با هم مقایسه کنیم.»
حامد
زنی با شش دوست نزدیکش به مسافرت رفته است و همهٔ دوستانش دائم میگویند چقدر خوش میگذرد. زن پنهانی در گوگل مینویسد: احساس تنهایی هنگام دوری از همسر. مردی که همسر همان زن است، با شش دوست نزدیکش به مسافرت رفته است و پنهانی در گوگل مینویسد: نشانههای خیانت همسر.