باید بروم و بخوابم. حالم خوب شده است. دیگر باید به نوشتن دلتنگیهای روزانه در دفترچه نو و زیبای خود و کاری که اغلب، دختران نوجوان انجام میدهند، پایان بدهم. نوشتن در دفتر خاطرات، تنها در یک مورد میتواند جالب باشد: زمانی که (نوشتههای روی صفحات فاقد تاریخ، با همین عبارت زمانی که، به پایان رسیده است.)
بریده هایی از کتاب "تهوع"
حامد
برای به تصویر کشیدن نیستی، لازم است که انسان پیشتر در وسط دنیا، با چشمانی باز و زنده، حضور داشته باشد. نیستی تنها تصویری در ذهن من بود که در آن فضای بیکران موج میزد. آن نیستی پیش از وجود، نمیآمد.
حامد
من گذشته خود را کجا میتوانستم نگهدارم؟ گذشته را نمیتوان در جیب گذاشت. برای چیدن منظم آن، باید خانهای داشت. من مالک جز بدنم نبودم. مردی تنها، مالک تنها بدن خود، نمیتواند یادبودی را نگهدارد.
حامد
دیگر هرگز هیچ فرد یا پدیدهای نخواهد توانست انگیزهای در من ایجاد کند. میدانی، آغاز دوست داشتن کسی، کار بزرگی است. باید نیرو، کنجکاوی، و بیبصیرتی داشت. حتی لحظههای در آغاز کار وجود دارد که باید از روی مغاکی پرید. اگر کسی به فکر تو باشد، چنین پرشی نخواهد کرد. میدانم که خود نیز دیگر هرگز نخواهم پرید.
حامد
عادتهای من نمرده بودند و به تحرک ادامه میدادند، آهسته و در خفا تار میتنیدند، همچون پرستاران، مرا میشستند، خشک میکردند، بر تن من لباس میپوشاندند. آیا همین عادتها، مرا بر فراز آن تپه نیاوردند؟
حامد
پایان وجود دارد، نامرئی، ولی حاضر؛ و همین پایان، به واژهها ابهت و ارزش یک آغاز میبخشد.
حامد
آرزو داشتم لحظات زندگی من همچون سایر لحظات زندگی که به یاد میآیند، به دنبال هم بیایند و مرتب شوند.
حامد
هرگز آغازی وجود ندارد. هر روز بیهوده به روزهای پیشین، به گونهای بیپایان و یکنواخت، افزوده میشود. گاهی به یک جمعبندی جزئی میرسیم و میگوییم سه سال است که سفر میکنم، یا سه سال از حضور من در بوویل میگذرد.
حامد
. انجام دادن هر کاری، مفهومی جز آفریدن یک «وجود» نبود، در حالی که «وجود» به اندازه کافی بود.
حامد
دوشنبه ۲۹ ژانویه ۱۹۳۲ بدون تردید، رویدادی برای من شکل گرفته بود. به هر حال، شباهت زیادی به یک بیماری داشت، و نه مثل نوعی یقین یا امر بدیهی. آرام و پنهانی مستولی شد. احساسی عجیب و ناراحتکننده داشتم و دیگر هیچ. پس از پیدا کردن جای مناسب، دیگر تکان نخورد. آرام و ساکت، قرار گرفت و مرا متقاعد کرد که موضوع مهمی نیست، بلکه هشداری کاذب برای شکفتن است.