بریده هایی از کتاب "مرشد و مارگریتا"

محسن

حقیقتش را بگوییم، بعدها که دیگر کار از کار گذشته بود، نهادهای مختلف اطلاعات خود را گرد آوردند و توصیفاتی از این مرد عرضه کردند. حاصل مقایسه این توصیفات چیزی جز حیرت نیست. در یکی از این گزارشها آمده است که تازه‌وارد قد کوتاهی داشت، دندانهایش از طلا بود و پای راستش می‌لنگید. در گزارش دیگری گفته شده که قد بسیار بلندی داشت و روکش دندانهایش از پلاتین بود و پای چپش می‌لنگید. گزارش سومی به اجمال ادعا کرده که این شخص هیچ علامت مشخصی نداشت. باید قبول کرد که این توصیفات هیچ‌کدام ارزشی ندارند.

اولاً، این تازه‌وارد اصلا نمی‌لنگید. قدش نه بسیار بلند بود نه کوتاه، فقط بلند بود. دندانهایش روکش داشت: روکش سمت راست طلایی و سمت چپ پلاتینی بود. لباس شیک گران‌قیمت خاکستری‌رنگی پوشیده بود و کفشهای خارجی‌اش، همرنگ کت و شلوارش بود. کلاه بِره خاکستری‌اش را به شکل جِلفی روی یکی از گوشهایش کشیده بود و سرِ عصایی که به دست داشت، به شکل سرِ سگ بود.

محسن

زندگی برلیوز طوری شکل گرفته بود که تاب دیدن پدیده‌های غیرطبیعی را نداشت. رنگش باز هم بیشتر پرید و چشمهایش گرد شد و با بهت و حیرت به خود گفت: «ممکن نیست!»
ولی افسوس که ممکن بود، و مرد شفاف بلند قد، روبروی او به چپ و راست تاب می‌خورد، بی‌آنکه با زمین تماسی داشته باشد.
ترس چنان تمام وجود برلیوز را فرا گرفت که ناچار چشمهایش را بست. چشمهایش را که باز کرد، همه‌چیز تمام شده بود. شبح از میان رفته بود و وجود پیچازی‌پوش ناپدید شده بود و سوزن نوک‌تیز هم با رفتن مرد از قلبش بیرون پرید.

پرداخت آنلاین امن

پرداخت با کارت‌های شتاب

ارسال سریع

ارسال در کوتاه‌ترین زمان

ضمانت بازگشت کالا

ضمانت تا حداکثر ۷ روز

پشتیبانی پاسخ‌گو

پشتیبانی و مشاوره فروش

ارسال هدیه

ارسال کالا به صورت کادویی

فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید..

  • تلفن: 02191010744
  • تهران: میدان انقلاب .خیابان انقلاب. نرسیده به فخررازی. پلاک 1260
  • ایمیل: info @ ketabestan.net
سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.