چطور نماز می خواندی؟
یک سال طول کشید یاد بگیرم! برایم سخت و پیچیده بود! ولی احساس آرامشی به قلبم می داد.
بریده هایی از کتاب "تاوان عاشقی"
فاطمه
قانون نانوشته وقتِ بمباران . آدم جلوی مرگ تنهاست . تنهای تنها . حالا که قرار است آتش جنگ تو را قورت بدهد ، پس چه بهتر که کنار خانواده ات باشی . زیر سقف خانه خودت .
فاطمه
فهرست قرآن را که نگاه کردم سوره های نوح ، ابراهیم و مریم را هم دیدم . تازه آن وقت فهمیدم اسلام دین جدید و نوپایی نیست . خدا ، یک خداست و این کتاب و دین ، مال خداوند متعال است .
فاطمه
نشستم پای کتب فلسفه . فلسفه مارکسیسم . این فلسفه درباره مادیات و واقعیات همین دنیا صحبت می کند و از معنویت و ماوراء چیزی نمی گوید . کم کم به جواب که نرسیدم هیچ ، یک ذره اعتقادی هم که به خدا داشتم از بین رفت . شدم یک پا آتائیست . بی دین و مذهب .
فاطمه
صفحه فیس بوک و زبان انگلیسی را سلاح خود می دانستم ؛ سلاحی قوی تر از مسلسل های یوزی و تفنگ های اتوماتیک اسرائیلی ها .